زندگی نامه
اینجانب از آغاز نوجوانی به تشویق مادر و کمک و رضایت پدر به دنبال تحصیل علوم اسلامی بوده ام صرف و نحو را گاهی در محل تولد پیش عالم وارد در صرف و نحو به نام ملا عوض کلایی و گاهی در مدرسه و حوزه علمیه محل بنام مدرسه شیخ شهید محمد ناصر فیاضی را که فعلاً بنام حوزه علمیه امام جعفر صادق(ع) تغییر نام یافته به پایان بردم. در این مدرسه دینی از سه استاد محلی که هر سه آنجا در قید حیات اند به نام های شیخ عینعلی رشیدی، ملا ابراهیم فاضل و شیخ سنحیداد عادل بهره بردم. شیخ شهید شیخ محمد ناصر فیاضی اولین دولت کمونیستی ربوده و مخفیانه به شهادت رسانیدند.
حاشیه و معالم:
حاشیه ملا عبداله و معالم الاصول را پیش دایی خویش بنام ملا جانعلی توکلی که خدا وجودش را از آفات و بلیات ارضی و سماوی حفظ دارد در مدت سه ماه به پایان بردم مدرسه شیخ احمد راجی کتاب شریف شرح لمعه را در ولایت غزنی و ولایت جوزجان الوسوالی سر پول منطقه چهار باغ تحصیل کردم. استادهایی که در هنگام تحصیل شرح لمعه از محضر شریف شان بهره مند شدم عبارت اند از شهید شیخ عبدالحسین کاملی، ملا ابراهیم فاضل، شیخ شهید شیخ احمد راحبی.اصول فقه رسائل کفایه منظومه سبزواری: در زمانی که سن طبیعی من به 19 رسید پس از اتمام شرح لمعه برای تحصیل راهی قندهار شدم و سه سال کامل در محضر شریف شیخ محمد آصف محسنی قندهاری حفظه الله بودم در این سالها فعالیت های تحصیلی ام به اوج خود رسیده بود زیرا با توجه به روابطی که با گروههای سیاسی در سنی داشتیم به یقین رسیده بودیم که توفانی خطرناک در راه هست زیرا در این سالها اوج تهاجم رقابت آمیز شرق و غرب بر فرهنگ و سبز بود. همه در فکر قبضه قلب آسیا کشور مسلمان افغانستان بودند اما پیروان مارکس با سرعت بسیار به پیش تاخت اندیشه آمدن این توفان بنیان برانداز من را به این فکر انداخت که اگر تنبلی کنیم از ادامه تحصیل بیافتیم لذا شانزده ساعت کامل را در روز فعالیت های علمی اختصاص دادم درا ین سالها چهار درس فرا می گرفتم و سه درس میدادم حوزه تدریسی ام صرف ، نحو اصول و منطق بود.
با تلاش بسیار و سرعت پرشتاب مختصر المعانی، اصول فقه، رسائل و قسمت های بسیاری از کفایه و منظومه را فرا گرفتم و راهی مشهد مقدس شدم سه سال دیگر یعنی سال های پنجاه سه تا پنجاه شش را در مشهد مقدس محضر مبارک مقام معظم رهبری و استاد صالحی بودم.در این زمان سالها درسهای اصول من ترمیمی بود و درسهای مکاتبم که در محضر مقام معظم رهبری بودم درس اصلی بود لکن درس سالها سه درس می گرفتم و شش درس در سالهای پنجاه شش و بعد از ان با شهید کامیاب و شهید هاشمی نژاد در زمینه های مطالعات جنبش همکار شده بودم و با آقای طنین مراوده دوستانه داشتم تدریس می کردم حوزه تدریسی ام عبارت بود از معالم اصول فقه رسائل کفایه و شرح لمعه خلاصه سال پنجاه هفت از سطح حوزه آن روز فارغ شده بودم که طوفان هجوم مارکسیست ها فرا رسید از آن زمان ادامه تحصیلم در مرحله خارج متوقف شده و روابط سیاسی جهدی ام با مقام معظم رهبری ادامه یافت و سیزده سال از سالهای جوانی ام درین میدان سپری شد با توجه باین طوفان به ناچار وارد میدان جهاد شدیم لکن دو کار علمی را فراموش نکردم 1. جلب فرزندان مردم منطقه بسوی دانش در بین کفر پرورش طلاب علوم دینی را از یاد نبردم .2 . امتحان در حوزه مقدس مشهد را ترک نکردم.با ایجاد حوزه درسی در پشت سنگرهای جهاد نونهالان بسیاری و با همکاری همکاران آماده ورود در حوزه های علمیه کردیم که بحمدالله با آنکه تبلیغات علمی بسیاری که داشتیم حدود هفتاد نفر فعلا در حوزه های مشهد قم و اصفهان مشغعول تحصیل اند و خدا را شکر آهسته و آهسته به ثمر می رسند.